مهرنوش اوند
This page simply reformats the Flickr public Atom feed for purposes of finding inspiration through random exploration. These images are not being copied or stored in any way by this website, nor are any links to them or any metadata about them. All images are © their owners unless otherwise specified.
This site is a busybee project and is supported by the generosity of viewers like you.
آفریقا اسم انگلیسی و جردن اسم امریکایی.فوق سوپر کلاس ترین و سوپر بیزینس کلاس ترین و سوپر اداری ترین و سوپر ترافیک کلاس ترین و اجلاسی ترین و سناتوری ترین و جردنی ترین و خارجی نشین ترین و لوکس ترین و مدرن ترین و دیپلماتیک ترین و گران ترین نقطه ی شهر تهران و کشور ایران( به دلیل ارائه ی بهترین و جردنی ترین خدمات رفاهی در سطح کلاس جهانی, و قحطی و سانتیمتری و اعیان بودن کاربری مسکونی و اداری تجاری و قرار گرفتن در کلاس فوق اداری) و رکورددار بیشترین ها در تهران و اداره کردن %60 اقتصاد ایران و شلوغ ترین نقطه ی دنیا به دلیل دور زدن متداوم اتومبیل ها در شبانه روز و دارا بودن چندین اتومبیل از هر خانواده ی جردنی{آفریقایی} و شگفت انگیز و حیرت آور ترین تراکم در ایران و دارا بودن اسامی خارجی و محبوبیت بسیار زیاد محض برای خارجی ها و ثروتمندان ! به هر ساختمان بالای 10 طبقه از سطح زمین غیر از همکف برج میگویند. احداث اولین برج ها در خاورمیانه(برج های مرتفع رویال دوما و بعد از آن برج های مرتفع اسکان). استقرار بلند ترین برج اداری در ایران(برج پارس). دارای بیشترین برج ها در تهران(89 برج). دارای بیشترین بانک ها و موسسات اعتباری در تهران(94 بانک و موسسه ی اعتباری). دارای بیشترین سفارت خانه ها و کنسولگری ها در تهران(27 سفارت خانه و کنسولگری). میزبان بیش از 10000 شرکت و کمپانی و نمایندگی های بسیار معتبر ایرانی و جهانی و بین المللی و بازرگانی و مهندسی. بیشترین هتل ها در شمال شهر تهران( 7 هتل). شبکه های 3 و 4 و 5 تلوزیون ملی ایران و + صدا و سیمای مرکزی جمهوری اسلامی ایران( جام جم)! . دارای بیشترین اتوبان ها(7 اتوبان) ودسترسی و تسلط کامل بر شهر.!تردد بیشترین تعداد اتومبیل های لوکس و گران قیمت(بالای 40 میلیون تومان) که در هر مدت زمان معین در هر نقطه ای از استان تهران بایستید و اتومبیل های بالای 40 میلیون تومان را بشمارید و در همان مدت زمان در بلوار آفریقا بایستید و اتومبیل های بالای 40 میلیون تومان را شمارش کنید,خواهید دید که در جردن اتومبیل های بالای 40 میلیون تومان به مراتب بیشتر تردد دارند.!!! دارای مدرن ترین و بزرگترین پارک ها در ایران(پارک ملت و پارک آب و آتش و پارک جنگلی طالقانی و....!!! مدرن ترین کافه ها و رستوران ها.!!!بزرگ ترین سینمای ایران(سینما پردیس گالری ملت).! مدرن ترین و گران ترین آرایشگاه های زنانه و مدرن ترین و لوکس ترین مجموعه های بدنسازی و زیبایی اندام در تهران.!!! دارای مدرن ترین برند های بسیار لوکس و معتبر پوشاک و بوتیک(البته بعد از بلوار بسیار لوکس و زیبای میرداماد , جردن(افریقا) دارای بیشترین برندهااست.!دارای بیشترین نگارخانه ها در تهران(8 نگارخانه)!!!.تاسیس اولین مدارس خصوصی بعد از انقلاب ,کلاس های زبان کودکان و مهدهای کودک !! .فوق اجلالی و اجلاسی ترین گالری ها و فروشگاه های گل.!!!سوپر جردن اولین فروشگاه مدرن تهران.!!! به دلیل شهرت و محبوبیت بسیار زیاد جردن ,آفریقا صنعتگران سینمای ایران فیلم سینمایی بنام دزدان خیابان جردن تدارک دیده اند!!! بلوار آفریقا,خیابان آفریقا(بلوار جردن,خیابان جردن) به عبارتی محله ی امانیه(آفریقای شمالی,جردن شمالی) و کاووسیه(آفریقای مرکزی,جردن مرکزی)و(آفریقای جنوبی,جردن جنوبی=بین میدان آرژانتین از سر الوند تا چهار راه آفریقا(جهان کودک))و همچنین محدوده ی گاندی و الوند و آرژانتین و وزراو بخارست,فاقد هر گونه گرمابه, تعویض روغنی, تعمیرگاه, دژ(مادی), باغ, میوه تره بار,طباخی(کله پزی و سیراب شیردونی)هستند , بر خلاف شهرستان شمیرانات(منطقه 1) که دارای تمامیه این چیز هاست,که شهرستانی های شمیراناتی همیشه می خواهند بگویند ما تهرانی هستیم , ولی نمی دانند که شهرستان شمیرانات ذاتا و رسماً جزو شهر تهران محسوب نمی شود و در داخل استان تهران قرار دارد كه هم اکنون دارای فرمانداری مي باشد و ییلاق تهرانی ها است.!!!حالا در شهرستان برج می سازن؟آن موقع که کل شهرستان باغ بود در افریقا برج سازان برج بنا می کردند.!!!جلو قاضی و{جردن} و ملق بازی؟؟؟سپاس بسیار از تمامیه برج سازان و مجتمع سازان جردنی و همچنین کمپانی ها و بانک ها و هتل ها و کشور های خارجی که مستقر هستن در جردن و سپاس از هنرمندان سینما و موسیقی و قدر دانی فراوان از شهرداری و تمام دست اندرکاران.!!!کل املاک آفریقا , گاندی , الوند , وزرا و بخارست کل شهرستان شمیرانات را میخرد.!!نام قاره ای در جهان آفریقا است.!!! نام خیابانی در لندن آفریقا است.!!! نام خیابانی در منچستر جردن است.!!! نام خیابانی در هنگ کنگ جردن است.!!!نام خیابانی در سانفرانسیسکو جردن است.!!! نام خیابانی در نیو یورک جردن است.!!! نام شهری در ایالت نیو یورک آمریکا,جردن است.!!! و صد ها شهر برتر دنیا نامی از جردن را به رخ میکشند.!!! جردن,آفریقا مهد بیشترین خارجی ها و ثروتمندان در ایران
ALL PHOTOS OF THE IRAN*TEHRAN*JORDAN STREET*AFRICA BOULEVARD* آفریقا اسم انگلیسی و جردن اسم امریکایی * ايران*تهران *خيابان جردن*بلوارآفريقا www.panoramio.com/user/7118533
MUSIC BY SENATOR ERFAN KHALILIAN FOR TEHRAN JORDAN AFRICA*** www.youtube.com/watch?v=B2iB2m19YXc
بنز در جردن، پيكان در شهرستان شمیرانات
دنيايخودروـ چيا فوأدي، ماني حدادي: با شنيدن نام «جردن» به ياد چه ميافتيد؟ مطمئناً قبل از به يادآوردن نام مايكل جردن، بسكتباليست مشهور آمريكايي، خيابان آفريقاي تهران مقابلتان مجسم ميشود. خياباني عجيب و غريب اين روزها پا را فراتر از موجوديت صرف يك خيابان گذاشته و به يك «پديده» تبديل شده است.
ساده و كوتاه و مختصر، جردن، خياباني است كه در آن جوانان ماشينهاي مدل بالاي خود را به يكديگر نشان ميدهند و جردن را بالا و پايين ميكنند. همين؟ نه، داستان به اينجا ختم نميشود.
در جردن چه خبر است؟
خيابان آفريقا يا جردن تهران علاوه بر خصوصيت ذكر شده، يك ويژگي بارز ديگر هم دارد كه رانندگان تهراني به آن آلرژي خاصي دارند. ترافيك! اين كلمه شش حرفي با نام خيابان جردن عجين است.
واقعيت اين است كه جردن منطقهاي كوچك اما لوكس است. در سالهاي گذشته كه ظهور اماكن اداري و تجاري در اين خيابان رو به افزايش گذاشت، ترافيك اين منطقه، صبحها را شامل شده تا شبها در عرصه ترافيك تنها نماند!
بالا و پايين روندگان هماهنگ اين خيابان، با خودروهاي گرانقيمتشان بين دو بريدگي يعني خروجي بزرگراه مدرس و بلوار اسفنديار در رفت و آمدند. آنها مرتب از اين دو بريدگي دور ميزنند و ترافيك را باعث ميشوند.
اما تا مامورين نيروي انتظامي ميآيند و از سر كوچه گلآذين تا سوپرجردن كوچه طاهري مستقر ميشوند، رانندگان جوان باز هم در يك اقدام هماهنگ، ناپديد ميشوند. البته مامورين با شرايط اين خيابان خاص، به خوبي آشنا هستند و گير آنچناني وجود ندارد.
جالب اينجاست كه در اين خيابان كوچك 14 آژانس وجود دارد كه رفت و آمد اين تاكسيهاي تلفني، ناخودآگاه به افزايش حجم ترافيك كمك شاياني (مخصوصاً شبها) ميكند. و جالبتر است بدانيد، دو آژانس در خيابان جردن هستند كه روزانه بالاي هزار تماس تلفني دارند! پس با اين اوصاف ميتوان گفت، ناف اين خيابان را با ترافيك بريدهاند. چون هم صبحها به خاطر اماكن اداري و تجاري ترافيك زيادي دارد و هم عصرها و شبها با شو خودرو پسران و دختران تهراني.
امان از ترافيك شبهاي جمعه
شبهاي جمعه ترافيك خيابان جردن وحشتناك و در نوع خود بينظير است. خياباني كه در حالت عادي از اول تا آخرش يك دقيقه طول ميكشد. شبهاي جمعه طي كردن اين مسير يك دقيقهاي، حداقل 45 دقيقه تا يك ساعت طول ميكشد!
به طوري كه ترافيك به زير پل ميرداماد كشيده ميشود. اگر از پاركوي به بزرگراه مدرس وارد ميشويد در نمايي جالب ميتوانيد كوه عظيمي از ماشينهاي مختلف را ببينيد. پس از آمدن ماموران اين كوه عظيم وارد خيابان وليعصر ميشوند و بالا و پايين رفتنها در اين خيابان و در حدفاصل پاركوي و سر اتوبان نيايش شروع ميشود. كساني كه ميخواهند به پارك ملت بروند هم ترافيكي ميشوند!
اما خيابان وليعصر با جردن فرق دارد. جردن يك خيابان سه لاين (در كل شش لاين) است كه صبحها در يك لاين آن و با نظارت پاركبانها، خودروها ميتوانند پارك كنند اما طبق يك قانون نانوشته شبها كسي نميتواند در اين لاين پارك كند و پاركباني هم وجود ندارد. به همين خاطر حتي اگر يك خودرو در لاين پارك، توقف كند ترافيك بيشتر ميشود و ديگران نميتوانند به راحتي عبور كنند. در واقع جردن يك بلوار است ولي خيابان وليعصر خط وسط دارد و بلوار نيست. پس در اين خيابان دو لاين (در كل چهار لاين)، ماشينبازهاي جردن در لاين سرعت (لاين چپ) و مماس با خط وسط حركت ميكنند و بنزين سهميهبندي شده ميسوزانند.
هماهنگي از كجا ميآيد؟
نكته جالب مسافران خوشسوار و پولدار خيابان جردن هماهنگي كامل آنهاست. نكته ديگر اينكه پسران و دختران راننده براي بالا و پايينكردن خيابان جردن عجله آنچناني ندارند و در مواقع به خاطر اينكه يك پورشه نمره موقت كه دو پسر سوار آن هستند در كنار يك BMW حركت ميكنند و حاضر نيستند يك ثانيه از هم جلو بيفتد ترافيك ايجاد ميشود! احتمالاً هم شيشهها پايين است و ...! بيچاره ماشينهاي آژانسها و خودروهاي عبوري كه مسيرشان به خيابان جردن افتاده است. معلوم است كه با بوقهايشان جردن را به پرسروصداترين خيابان تهران و يا حتي ايران تبديل كرده اند. آن هم بوقهاي ناهنجاري كه گوشها را خراش ميدهند. البته براي سرنشينان خودروهاي بالاي صد ميليون صداي سيستمهاي صوتي ميليونيشان اجازه نخواهد داد كه گوشها و اعصابشان آزار ببينند.
از انواع مدلهاي جديد بنز، BMW گرفته تا پورشههاي نمره موقت آئودي، تويوتا، هيوندا، SUV، فورد، پرادو، پاجرو، سوزوكي و لندكروزها خيابان را به تصرف خود درميآورند. هدف، نشاندادن خودروهاست. با توجه به اينكه در جردن هتلهاي چند ستاره و درجه اولي وجود دارند، خارجيهاي ساكن در اين هتلها با ديدن اين صحنههاي عجيب حسابي تعجب ميكنند و برايشان جالب است كه چرا در چند شب گذشته كه بارش برف در تهران سنگين بود، ماشينبازهاي جردن، باز هم در جردن بودند و اما نه در حال حركت، بلكه ماشينهايشان را پارك كرده بودند و با يكديگر برف بازي ميكردند.
هارموني به هم ميخورد
بعضي شبها لابهلاي اين خودروهاي لوكس بالاي 40 ميليون تومان خودروهاي مدل پايين و نامانوسي ديده ميشود. اين عدم هارموني به دو دليل است، يا اين ماشينها براي ارضاي حس كنجكاوي به اين خيابان آمدهاند يا متعلق به يكي از 14 آژانس مسافربري هستند كه البته رانندگان اين آژانسها از اين شلوغي شكايت دارند. چون شيب خيابان جردن به همراه ترافيك باعث ميشود تا خودرو بيشتر در حالت نيمكلاچي باشد كه اين حالت باعث فرسودگي سريعتر صفحه ديسك كلاچ خواهد شد.
راستي يك پاي ثابت این خيابان، فوتباليستهاي مشهوري هستند كه با خودروهاي دلربايشان همراه با چراغهاي زنون، دل ميدهند و دل ميبرند.
اين كجا و آن كجا؟
ميگفت «انيس» زن دومش است! خيلي هم دوستش دارد. ده سال است كه با هم زندگي ميكنند. هميشه با هم صحبت و درد دل ميكنند. راستي «انيس» را به شما معرفي نكردم؟ يك پيكان نخودي مدل 57 قبراق!
وقتي رسول درباره انيس صحبت ميكرد، واقعا حس ميكردم دباره معشوقش حرف ميزند. بچه ميدان ابوذر فلاح بود، ولي در خط نواب- پل عباسي كار ميكرد. بعد از فوت پدرش همين پيكان برايش مانده بود. صبح تا شب مسافركشي ميكرد و به شدت عصبي بود از اينكه مجبور است، انيس را براي مسافركشي در خيابانها، بتازاند.
واقعاً ماشينبازي در پايينشهر هم براي خودش عالمي دارد. اينجا خبري از بنز، بامو ، ماكسيما، آزرا و ... نيست. اينجا حرف اول را پيكان ترتميز با زيورآلات منحصربهفردش ميزند. شايد جالب باشد بدانيد آرزوي يك دريادل پايينشهري كه با پيكان گوجهاي رنگش صبح تا شب زندگي ميكنه، هرگز يك ماشين لوكس نيست. فلسفه ماشينبازي در پايينشهر حال و هواي خاص خودش را دارد.
رسول در روز 10 ساعت با ماشينش كار ميكند، كه از اين 10 ساعت، 2 ساعتش صرف رسيدن و به اصطلاح بزككردن ماشين ميشود. اما تازهواردي در بين اين عروسكهاي تاريخي به چشم ميخورد.درست حدس زديد، پرايد!
ماشيني كه ميرود جاي پيكان افسانهيي را كمكم بگيرد. اما هنوز هم هستند رسولهايي كه با اين انقراض به سختي مقابله ميكنند. اگر خودروهاي لوكس پولدارهاي بالاي شهر در حاشيه زندگيشان قرار داشته باشد در اينجا- پايين شهر- براي برخي زندگي، خود خودروست!
از خيابان جمهوري به پايين اصطلاحها هم عوض ميشود. اصطلاح تيونينگكردن ماشين در بالا شهر به بزككردن در پايينشهر تبديل ميشود. به جاي واژه غريب و نامأنوس سوپراسپرت، بچههاي پايين مي گويند: «تيريپ زرنگي!»
حتماً تا حالا با انواع و اقسام آپشنهاي يك پيكان عروسك آشنايي داشتهايد؟ اما اگر احتمالاً چيزي از يك پيكان اسطوره نميدانيد، پس بخوانيد.
رنگ خودرو ترجيحاً جيغ باشد. قراردادن شال گردن يكي از تيمهاي انگليسي مانند چلسي يا آرسنال روي داشبورد. آويزان كردن يك چشم زخم به قاعده يك كف دست زير آينه. نصب يك بوق «دريوري» با فركانس صوتي بالا. گلچين بهترين كارت تلفنهاي ژاپنی ! روي جا سيگار كنسول. و يقيناً روكش پشم گاوي صندلي و هزاران هزار ايده جالب ديگر كه بايد خودتان برويد، ببينيد.
وقتي به مغازههاي لوازم جانبي خودرو در خيابان عباسي سر زدم متوجه شدم، غير از نام مغازه و دكوراسيون آن، اكثر اجناس فرقي با چند سال پيش ندارند. به راستي ريشه اين اختلاف نظر و سبك سليقه در چيست؟
شايد يكي از دلايل آن تفاوتهاي درآمدي اين دو قشر باشد. اگر از عنصر ديدگاه سنتي صرفنظر كنيم، لوطيگريهاي جنوبشهريها را نميتوانيم ناديده بگيريم. انصافاً وقتي سوار بر يك پيكان آبي آسماني متعلق به يكي از همين دوستان شويد مانند يك موزه نقطه به نقطه نكات جالب و ديدني خواهيد ديد. به طوري كه متوجه سير زمان و طي مسير نخواهيد شد.
اگر در بالاي شهري فردي فقط يك تا پنج ميليون تومان خرج زيبايي خودرواش ميكند، با همين مقدار پول ميتوان در جنوب شهر يك خودرو خريد.
اما يكي از نكات جالب و مثالزدني ماشينبازي درشهرستان شمیرانات، نفوذ كمتر الگوي غربي است. هنوز هم سبك آرايش ماشين و حتي لحن صحبت، برگرفته از ساليان نه چندان دور تهران است.
چرخزدن با يك پيكان كاهويي كارلوكس در جردن به همان اندازه تعجب دارد كه يك بنز CLS را در شهرستان شمیرانات بينيم! اما از اين دست شيطنتها هم كم پيش ميآيد. اگر يك شب- ترجيحاً شب جمعه- به پل پاركوي برويد، مشاهده خواهيد كرد كه كليشههاي بالا شهر يعني همان لوكسها و لوكسنشينان خيلي هم نبايد به قلمروي حكمرانيشان بنازند چون اسطورههاي شمیراني، چندي است در حيطه آنان جولان ميدهند.
به نقل از مجله ی دنيايخودرو _ دوشنبه ، 31 مرداد 1390 ، 16:38
جردن پیست جولان دل ها و ماشین هاست
سید امیرحسین مهدوی_روزنامه نگار
دستام اگر که رو بشه...
اگر ایران تنها نقطه جهان باشد که به یاری بنزین ارزان جوانانش با تفریحی به نام ((دور زدن)) سرگرم می شوند،یقینا جردن هم تنها خیابانی است که بدون داشتن کلوپ های شبانه و مغازه های سی دی فروشی ((ریتم)) دارد.کافی است در یک غروب تابستانی رادیو اتومبیل را خاموش کرده،شیشه ها را پایین بکشید و از بلوار آرش تا تقاطع مدرس را با ریتم تند جردن برانید.ارکستر پرادو چهاردر،بنز ام ال، و بی ام و x3 در دستگاهی متحد می نوازند و دور زدن در این محدوده را از غروب آفتاب تا حصول نتیجه ادامه می دهند.نگاه اول در خیابان اصلی رد و بدل می شود و مذاکرات تفصیلی به کوچه های فرعی می کشد.جردن پیست جولان دل ها و ماشین هاست.البته چند سالی هست که مهمانان نا خوانده از فلکه های دوم(تهرانپارس تا صادقیه) سوار بر مرکب ابوی محترم یا خودرو به عاریه گرفته شده از یک دوست صاحب تعمیرگاه با مانور خود در خیابان آفریقا به مفهوم ((بچه جردن)) خش انداخته اند.تشخیص اصل و بدل در پهنه این بلوار استثنایی بس دشوار شده است.نه هویت محلی در میان است،نه تمایز طبقاتی.سوم شخص غایب ((اصالت)) است.حالا از محله ای که روزی در فیلم ((رضا موتوری)) مثال بالا نشینی و فرادستی میان تهرانی ها بود،شخصیتی باقی نمانده است.نه قیمت ماشین و نه مارک ساعت و کفش هیچ کدام گواه متقنی بر اصل و بدل بودن مدعوین این پارتی متحرک نیست.این اختلاط،حال و روز شب های جردن سابق و آفریقای فعلی است.اما صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی...این بلبشوی شبانه،ویترینی است از واقعیت آشفته روزها و تاریخ دست کاری شده این سربالایی بین میدان آرژانتین و منطقه الهیه.مطالعه جردن به عنوان ((پایلوت))،انتخاب مناسبی است برای تفهیم آنچه در چهار دهه گذشته بر کل این شهر رفته است.اوضاع این خیابان در ادوار مختلف نمادی از تحولات تهران و احوال امروز آن است.این تغیرات تابعی از دگرگونی بافت شهری است که از پایتخت اصیل قجری به متروپل ملون امروزی تبدیل شده است.
پیش از نیمه دوم دهه 1340 تپه های شرقی خیابان پهلوی سابق هنوز پابرجا بود.باغ وحش تهران به این منطقه نیامده بود و دسترسی به شهربازی کوچک تپه های امانیه هم تنها از سمت دومین جاده اتصال تهران به شمیران ممکن بود.طی این دهه بود که به مرور قواره های یک تا دو هزار متری اراضی شرقی خیابان ولیعصر فعلی قیمت پیدا کرد و ابنیه ویلایی طبقه ای از دیوانسالاران عالی رتبه،پزشکان و مقاطعه کاران از نقاط مرکزی تهران_حدفاصل بلوار الیزابت تا میدان ونک_به جردن منتقل شد.این محله در بدو تاسیس شخصیت طبقاتی خود را شناخت.سوپر جردن اولین فروشگاه مدرن شمال تهران،یک سالن مشهور آرایشگاه زنانه و چند پاساژ مد روز همه بر مدار نیازهای طبقه جردن نشین شکل گرفتند.جردن تا نیمه دهه 50،محله کم تراکمی بود که در هر پلاک چند صدمتری آن حداکثر یک خانواده به همراه خدمه زندگی می کرد.در سال های منتهی به پایان کار سلطنت،انبوه سازی صنعتی با شتابی زیاد در پهنه تهران کلید خورد.در گام اول اغلب پروژه ها با شراکت خارجی یا طراحی سازنده های اروپایی اجرا می شد.مجتمع اسکان در تقاطع ولی عصر و میرداماد و برج های شمیران در بالاترین نقطه جردن از این شمار بودند.برج های مرتفع سپیدار،33 و لاله هم طی همین سال ها در میان خانه های ویلایی جردن روییدند و به همراه خود طبقه ای جدید را با ساکنان قبلی قاطی کردند.در این سال ها طیفی جوان از مدیران میانی،قشر جدیدی از کبسه و مهندسان شرکت های خصوصی با سکونت خود بافت جردن را به طبقه متوسط نزدیک کردند.تاسیس اولین مدارس خصوصی بعد از انقلاب،کلاس های زبان کودکان و مهدهای کودک نشانی از همین ذائقه جدید جردن بود.نخستین نسل متولدین این منطقه از سال 57 کم کم اعلام حضور کردند.فنومن های نوپدیدی که بعدها تمایلات و سبک زندگیشان را به جردن تحمیل کردند.طیف متنوعی که از مواهب قابل قبولی بهره برده بودند،تابستان ها به سفر خارجی می رفتند و جنگ برایشان جز خاطره سفر به شهرک های ساحلی مازندران از هراس موشک باران نبود.گرچه سر از شریف و پلی تکنیک و ام.آتی.تی و ییل در آوردند،ولی شاهرخ،قهرمان تراژدی خونبار((شاهرخ_سمیه)) هم شاگرد یکی از مدارس همین خیابان بود،به این فهرست اضافه کنید دو نفر از خوانندگان موفق پاپ این سال ها را که آنها هم در رسته بچه های دهه 60 جردن جای می گیرند.یک نقاش برجسته مقیم ایالات متحده،یک عضو تیم ملی فوتبال بانوان و ده ها نام دیگر که کلونی این دوره خیابان آفریقا را تکمیل می کند.همین نسل،موسس سنت ((دور زنی)) و نمایشگاه های خیابانی در این راسته بودند.ابداعی که مثل تمام نمونه های مشابه در بدو امر انحصاری بود ولی به مرور از دست صاحبان اصلی خارج شد!گزیده ای به نقل از اولین شماره ی مجله ی همشهری معماری چاپ بهمن ماه 1389 تهران
www.hamshahrimags.com
مروری برگذشته خیابان آفریقا***
خیابان آفریقا یکی از شلوغترین خیابانهای پایتخت است.این خیابان سالها با نام جردن معرفی میشد، اما پس از پیروزی انقلاب، این خیابان تغییر نام داد و به خیابان آفریقا تبدیل شد. دلیل نام گذاری این خیابان بهدلیل شخصی بود به نام ساموئل مارتین جردن. وی از سال ۱۸۹۹ تا سال ۱۹۴۰ ریاست کالج آمریکایی تهران (دبیرستان البرز) را بر عهده داشت. او بانی و سازنده دبیرستان البرز و مدرسه دخترانه آمریکایی تهران است. جردن در سال ۱۸۷۱ میلادی در نزدیکی شهر یورک در پنسیلوانیا به دنیا آمد. پس از تحصیل در دبستان و دبیرستان در سال ۱۸۹۵ میلادی از کالج لافایت درجه B.A (لیسانس) گرفت. در سال ۱۸۹۸ درجه استادی علوم الهی (ام.ا) از دانشگاه پرینستون را دریافت کرد. در سال ۱۹۱۶ کالج لافایت او را با درجه D.D (دکتر در حکمت و فلسفه) شناخت و در سال ۱۹۳۵ میلادی از کالج واشنگتن و جفرسون به درجه دکترای حقوق نایل شد. دکتر جردن در سال ۱۸۹۸ میلادی (۱۲۷۸ خورشیدی) به ایران آمد و یک سال بعد ریاست مدرسه را بر عهده گرفت. در سال ۱۹۱۳ میلادی (۱۲۹۲ خورشیدی) با راهاندازی کلاسهای باقیمانده دوره دوازده ساله دبیرستان تکمیل شد. در سال ۱۹۱۸ میلادی (۱۲۹۷ خورشیدی) اولین ساختمان شبانهروزی که در آن زمان، سالن مککورمیک (Maccormick Hall) نامیده میشد و یک ساختمان دیگر پایان یافت. وی به پاس خدمات فرهنگی در کالج البرز، دو مدال و نشان گرفت. در سال ۱۳۰۰ هجری خورشیدی، وی یک قطعه نشان و مدال درجه دوم علمی و بار دیگر در سال ۱۳۱۹ هجری خورشیدی، وی و خانمش به دریافت نشان درجه یک علمی دیگر مفتخر شدند. دکتر جردن، در سال ۱۳۱۹ هجری خورشیدی از ایران رفت. وی پس از بازگشت به آمریکا، در سال ۱۳۲۳ هجری خورشیدی، دوباره به ایران آمد و مورد استقبال شاگردانش قرار گرفت. او ایران را وطن دوم خود مینامید و همواره از آن به نیکی یاد میکرد. وی در سال ۱۳۳۳ هجری خورشیدی، در ۸۱ سالگی در آمریکا در گذشت. در سال ۱۳۲۶ هجری خورشیدی، مراسمی به یاد او و برای بزرگداشت او در تالار دبیرستان البرز برگزار شد و نیم تنه سنگی وی را که استاد ابوالحسن صدیقی تراشیده بود، در کنار در ورودی آن نصب کردند. این پیکره بعدا به کتابخانه دانشگاه صنعتی امیرکبیر منتقل شد. بزرگراه آفریقا در شمال تهران، در زمان رژیم پهلوی، به یادبود وی خیابان جردن نام گرفته بود، نامی که هنوز هم بهطور غیر رسمی کاربرد دارد. کتابی به نام «روش دکتر جردن» به قلم شکرالله ناصر در دیماه ۱۳۲۳ در تهران منتشر شده که در آن به شیوه کار وی و اداره دبیرستان پرداختهاست. به نقل از روزنامه ی همشهری زمان انتشار: شنبه 16 آذر 1387 *********************************